تربیت و تاثیر مثبت گفتگو بر رفتار کودکان
کودکان از وقتی که حرف زدن یاد می گیرند در گیر این هستند که یکی "می گوید" یکی هم فقط "گوش می کند"
ابتدا پدر و مادر وسایر بزرگترها و فامیل که امر و نهی می کنند و کودک فقط گوش می کند سپس معلمان و مدیران و ناظم ها هستند که امر و نهی می کنند و کودک فقط گوش می کند و باید مجری باشددر خدمت سربازی هم که نیمی از جامعه تجربه می کنند همین است در محل کار این رئیس است که می گوید و دیگران هم گوش می کنند در عرصه عمومی هم همین است و اوضاع بهتر از این نیست حکومت می گوید مابقی گوش کننددر خانواده هم در میان همسران یا مرد می گوید و یا زن می گوید نفر دوم باید گوش کند
برای حل مشکل نسل "زد" باید فرهنگ گفتگو را باب کنیم اگر فقط همین یک مورد اصلاح شود بسیاری مشکلات حل می شودگفتگو کردن دو اصل اساسی دارد :
یکی خوب گوش کردن
و دیگری هنر استدلال کردن
مشکل اینجاست که این جامعه کنونی ما از هنر گفتگو یعنی خوب شنیدن و خوب استدلال کردن و خوب گفتن بسیار فاصله دارد
نسل "زد" را باید اینگونه آماده کنیم مجهز به منطق و استدلال تا بتوانیم آنها را در جامعه رشد دهیم
فقدان فرهنگ گفتگو و منطق و استدلال ورزی
خانواده ها را از هم می پاشد
سیاست را به تنش می اندازد
تجارت را کند می کند
علم را متوقف می کند
نسلهای آینده را سرکش و آکنده از سوء تفاهم می کند
بد گمانی را در همه سطوح رواج می دهد
پس چاره کار نزد خودمان است
از همین امروز با این نسل گفتگو را شروع کنیم
اول خوب گوش کردن را تمرین کنیم
دوم خوب گفتن را تمرین کنیم
سوم استدلال را مقدم بر هر چیزی بدانیم
چهارم اگر نقدی داریم متوجه استدلالها کنیم نه اشخاص
پنجم احترام آنها را در هر حال حفظ کنیم
ششم یاد بگیریم اگر حرف آنها منطقی بودعلنا پذیرش آن را اعلام کنیم
هفتم متقاعد شدن در فرهنگ گفتگو ارزش است یعنی احترام به عقلانیت
وقتی فرزند نوجوانتان را تحقیر می کنید، مسخره می کنید، به او توهین می کنید، مقابل دیگران ذوقش را کور می کنید، نادیده اش می گیرید، سرزنشش می کنید یا با دیگران مقایسه اش می کنید؛
وقتی میرود توی اتاق، چنین فضایی را تجربه می کند: بارها و بارها به فرار کردن، احساس زیادی بودن و مردن فکر می کند!!
و در نهایت اگر توان انجام هیچ کدامشان را نداشته باشد انقدر گریه می کند تا خوابش ببرد و آثار تمام اشک ریختن ها و غصه خوردن ها و احساس زیادی بودن داشتن ها تبدیل به انزوا، افسردگی، عدم اعتماد به نفس، دوست نداشتن خود و بحران هویت می شود که در آینده بر تمام روابط او اعم از دوستی، تحصیل، اشتغال، ازدواج و حتی روابط او با فرزندانش تاثیر خواهد گذاشت.

رفتارهای خوب کودکان و نظارت و تشویق پدران و مادران
تحقیقات نشان میدهد، والدینی که این استراتژی ساده را یاد گرفته انر ،کودکشان رفتار های آسیب زای کمتر و رفتار های مهربانانه بیشتری نشان میدهد..
اسم این استراتژی هست :
رفتار خوب کودکان خود را ، در هوا بقاپید
میگویید چطوری؟
۵ تا قدم دارد :
قدم اول: به رفتار های چالش برانگیزی که دوست دارید کمتر ببینید فکر کنید؛
مثل دعوا کردن بچه ها باهم،توجه نکردن به تذکر های شما و ...
قدم دوم: حالا به رفتار مخالفش فکر کنید؛
مثل بچه ها به خوبی باهم بازی میکنند و ...
قدم سوم: جستجو کنید،توجه کنید و پاداش بدهید به کودکتا ن هر زمانی که رفتار خوبی دیدید؛
قدم چهارم: هرزمانی که متوجه رفتار مطلوب شدید،به سمت کودکتان بروید،روی پاهایتان بنشینید،باهاشون چشم تو چشم بشوید و تمام توجه را به کودکتان اختصاص بدهید.
قدم پنجم: در پاداشهایتان،به آن رفتار خاص اشاره کنید:
«خیلی لذت بخش بود وقتی دیدم (برادرت/دوستت/خواهرت) خواست با عروسکت بازی کنه بهش این اجازه رو دادی»
و در آخر،بهجای ابراز عصبانیت از رفتار نامطلوب،رفتار خوب را جستجو کنید؛
مثلا به جای:
بس کن چرا دوستت رو میزنی
بگویید:
چقدر خوب که وقتی عصبانی هستی، کمک میخوای
وقتی آرام با فرزندتان حرف میزنید:
مغز او آرام میگیرد و فرزندتان حرفهای شما را میشنود و به مرور سر لوحه رفتارش خواهد شد.
اما زمانی که داد میزنید:
مغز کودک وارد مرحله جنگ و گریز میشود و ممکن است در ابتدا در اثر ترس کوتاه بیاید اما به مرور دیگر صدای شما را نخواهد شنید.
با فرزندتان با صدای آرام و با جملات شفاف و کوتاه حرف بزنید و به مرور معجزه آنرا در فرزندتان ببینید.
•وظیفه والدین این است که زیر درستها خط بکشند:
فرزند شما ده کار اشتباه میکند یک کار درست، شما باید روی همان کار درست تاکید کنید. شب موقع خواب از آن کار خوب فرزندتان تقدیر کنید
به عنوان مثال، فرزند شما امروز برای شما که تشنه بوده اید یک لیوان آب آورده، وقت خواب با ده جمله از کار خوبش تعریف کنید:
امروز برام یک لیوان آب آوردی، من کیف کردم، خوشمزه ترین آب دنیا برام بود، چون تو برام آوردی.
شما باید کار خوب فرزندتان را بزرگ کنید.
به او یاد بدهید اگر شب قبل از خواب فکر میکند به جای حوادث بد و اشتباهاتش، به رفتار خوب آن روزش فکر کند.
"10 توصیه طلایی برای مراقبت از ذهن کودک
▫️چگونه ذهنی سالم و شاد برای فرزندتان بسازید"
۱. الگوی مثبت باشید: رفتار و گفتار شما تأثیر مستقیمی بر ذهن کودک دارد.
۲. تشویق به پرسیدن سوال: کنجکاوی کودک را تقویت کنید.
۳. زمان مشخص برای بازی: بازی خلاقانه به رشد ذهنی کمک میکند.
۴. تغذیه سالم: غذای مقوی ذهن را تقویت میکند.
۵. زمان خواب کافی: خواب مناسب حافظه و تمرکز را بهبود میبخشد.
۶. محیطی آرام فراهم کنید: استرس محیطی را کاهش دهید.
۷. گوش دادن به حرفهای کودک: احساس امنیت روانی ایجاد کنید.
۸. آموزش مهارتهای حل مسئله: کودک را برای چالشها آماده کنید.
۹. کاهش زمان استفاده از فناوری: ذهن کودک را از خستگی دور نگه دارید.
۱۰. خواندن کتابهای آموزنده: علاقه به یادگیری را پرورش دهید.
سه نکته مهم درگفتگو با نوجوانان
به پرسش های درست نوجوان پاسخ های درست بدهیم ونه پاسخ های آمرانه!
پاسخ امرانه :
نوجوان- چرا من باید این کار رو انجام بدم؟ چرا اینو از من می خواهی؟
والدین- چون که من اینو گفتم.
نتیجه :
پاسخ امرانه منجر به بغض و کینه می شود و نتیجه آن این است که کم کم احساس می کنیم نوجوان به طور آشکاری از ما سرپیچی می کند. اگر خود را ملزم کنیم تا علت منطقی درخواستهایمان را به آنها بگوییم ، متوجه برخی خواسته های غیرمنطقی و خودخواهانه خودمان هم شده و در نتیجه از اصرار بیهوده به نوجوان صرف نظر می کنیم.
درمورد نوجوانمان از پافشاری بر مسائل فرعی و کم اهمیت صرف نظر کنیم.
بسیاری از کودکان پس از رسیدن به سن نوجوانی اصرار بر استقلال شخصی برای انتخاب نوع لباس، مدل مو و...دارند. نوع سلیقه آنها در بسیاری موارد متفاوت با آنچه عرف خانواده ماست، می باشد. در اینگونه موارد تاآنجا که به فرهنگ جامعه و آبروی خانواده خللی وارد نمی شود باید از جروبحث بی فایده اجتناب کرد و این تفاوت های سلیقه ای را به پای شور جوانی که البته موقتی هم هست گذاشت. سالم نگه داشتن رابطه والد فرزندی ابزار بسیار مهمی است که در مشکلات جدیتر نوجوانمان به کار خواهد آمد، پس مواظب باشیم با گیر دادن های زیاد آن را ازدست ندهیم.
یادمان نرود اقتضای نوجوانی خطا و اشتباه بسیار است.

اگر نوجوان شما اغلب اوقات درست رفتار می کند، ناخودآگاه ممکن است این توقع را در شما بوجودآورد که انتظار هیچ خطایی را از او نداشته باشید. اما او نوجوان است و احتمالا در مواردی خلاف تمایلات شما عمل خواهد کرد. نوع برخورد شما در اینگونه موارد نباید طوری باشد که احساس کند همه اعتماد و اعتبارش را در نزد شما از دست داده و باید از صفر شروع کند. طرز برخورد شما ممکن است حس کمال گرایی را در نوجوان بیدار و او را در دراز مدت دچار سردرگمی و اضطراب کند.
*چگونه کودکی سختکوش و زرنگ تربیت کنیم؟*
سختکوشی بزرگترین هموار کنندهی راه موفقیت است که تاثیر آن حتی در مقایسه با استعداد نیز ثابت شده است.
در راه موفقیت آیندهی فرزندان مان، بزرگترین وظیفهی والدین، نهادینه کردن خصیصهی تلاش و سختکوشی در آنهاست.
در مسیر پر چالش تربیت فرزندتان لازم است تا در زمانهای مناسب، رضایت خود از سختکوشی کودک را به زبان آورید و از این بابت از او تقدیر کنید.
برای تربیت کودک سختکوش و فرزندی که از تلاش نترسد؛ لازم است تا از کودکی به فرزندتان مسئولیتهایی واگذار کنید که میدانید مناسب سن اوست و از پس آنها بر خواهد آمد. این کار به کودک کمک میکند تا ندانسته به تلاش کردن در زندگی عادت کند و کوشش برای رویاهایش را سخت نداند.
فرزند شما باید بداند که با مقایسه خودش با دیگران، آوردهای به جز تلف کردن وقت و کاهش اعتماد به نفس نخواهد داشت.